۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ۱۶:۱۷
کد خبرنگار: 872
کد خبر: 85802900
T T
۱۸ نفر

برچسب‌ها

سفر در خلوت جان؛ روایتی از روزگار عطار نیشابوری

تهران- ایرنابازار- عطار نیشابوری، شاعری که همواره در پی حقیقت و عشق بود و آثارش همچنان مرجعی برای افرادی است که به دنبال معنای عمیق‌تری از زندگی هستند. او با کلمات ساده اما پرمفهوم، دنیایی از عرفان، حکمت و تجربه‌های انسانی را در آثارش گنجاند. از «منطق‌الطیر» تا «الهی‌نامه»، عطار نه تنها در جست وجوی خدا که در تلاش برای شناخت خود و انسان‌ها بود. امروز، پس از سده ها، صدای او هنوز از دل تاریخ شنیده می‌شود و به ما یادآوری می‌کند که در هر دوره‌ای، تلاش برای دستیابی به حقیقت و آزادی، مسیری مشترک میان انسان‌هاست.

ایرنابازار- نام‌هایی در پهنه‌ فرهنگ و ادب ایران‌زمین می‌درخشند که نه‌تنها نشانه‌ شکوه ادبی که چراغ راه انسان های جویای حقیقت‌اند؛ یکی از این نام‌ها، «فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری» است؛ عارفی بلندآوازه و شاعری سحرآفرین که واژه‌ها را به پرواز درآورد و از آثارش چشمه‌های معنا جوشید. او شاعر دل‌سوخته‌ای بود که جان را در آتش عشق گداخت و کلماتش را به نیایش و پرستش بدل کرد. در آن روزگار سخت، عطار، عرفان را با زبان رمز و تمثیل به بلندای ادبیات رساند. منظومه‌هایی چون منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه، نه‌فقط نمونه‌هایی از اوج هنر فارسی که آینه‌هایی از سلوک درونی انسان در جست وجوی حقیقت‌اند. بی‌گمان، عطار نیشابوری، شاعری سترگ بود، چنانچه همچون راهنمایی در تاریکی‌های روح تا به امروز نیز صدای نغز و ژرفش در گوش زمان جاری است.

عطار در کدکن نیشابور دیده به جهان گشود و پس از آن، پیشه پدری‌اش یعنی عطاری را در پیش گرفت. او علاوه بر عطاری در طبابت نیز دستی توانا داشت و از همین دوران در خسرونامه، شرحی از احوال خود را آورده است: «به من گفت ای به معنی عالم افروز/ چنین مشغول طب گشتی شب و روز». با این حال، آنچه بیش از همه نام عطار را در تاریخ ماندگار کرد، سروده‌ها و منظومه‌های عرفانی او است که بارها به زیور طبع آراسته شده‌اند.

یکی از شاخص‌ترین آثار منثور او، «تذکرةالاولیاء» است که ابعاد عرفانی شخصیت وی را به‌خوبی بازتاب می‌دهد. عطار را باید نخستین شاعری دانست که در ادبیات فارسی به‌صورت منسجم از زبان تمثیل و رمز بهره گرفت و بدین‌گونه، بنیان‌گذار ادبیات نمادین در جهان شد. این سبک ادبی که در اروپا در سده‌های ۱۹ و ۲۰ میلادی تجلی یافت، در اثر سترگ «منطق الطیر» عطار، در سده ۱۳ میلادی متجلی شده بود.

در میان آثار گران‌سنگ او می‌توان به الهی‌نامه (خسرونامه)، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، منطق‌الطیر، دیوان غزلیات و قصاید، مختارنامه (رباعیات) و تذکرةالاولیاء اشاره کرد؛ گنجینه‌هایی بی‌بدیل که جایگاه عطار را در کنار سنایی و مولانا در قله عرفان و ادبیات فارسی تثبیت می‌کنند.

سفر در خلوت جان؛ روایتی از روزگار عطار نیشابوری

باید گفت ادبیات عرفانی با سنایی آغاز شد، با عطار به تکامل رسید و در اشعار مولانا به اوج خود دست یافت. سنایی نقش بنیادینی در عرفانی‌ کردن شعر فارسی ایفا کرد. از طرف دیگر، پیش از عطار، عرفان در خراسان رواجی چشمگیر یافته بود؛ از این‌رو باید سرچشمه‌های اندیشه عطار را در دوران پیش از او جست‌وجو کرد.

جهان‌بینی عرفانی در ایران پیشینه‌ای کهن دارد؛ چنان‌که ریشه‌های آن به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد. این نگرش در عصر اسلامی با ظهور چهره‌هایی چون حسین بن منصور حلاج، بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، احمد غزالی و عین‌القضات همدانی رشد و گسترش یافت. این میراث عظیم عرفانی سرانجام به عطار رسید و او را به یکی از چهره‌های برجسته در وادی عرفان ایرانی-اسلامی بدل ساخت.

گفته می‌شود عطار از تعالیم مجدالدین بغدادی، شاگرد نجم‌الدین کبری، بهره برده و مسیر فکری او تا اندازه‌ای به شیوه ابوسعید ابوالخیر نزدیک بوده است. از همان روزگار حیات عطار، آثار او در میان اهل معرفت جایگاه ویژه‌ای یافت. اهمیت او تا آن‌جا است که مولانا، شاعر بلندپایه ایرانی، بارها به ستایش وی پرداخته است و حتی فهم آثار خود را در گرو فهم آثار عطار و سنایی می‌داند: «هر که سخنان عطار را به جد بخواند، اسرار سنایی را فهم کند و هر که سخنان سنایی را با اعتقاد مطالعه کند، کلام ما را درک کند».

در مثنوی و غزلیات شمس، مولانا به داستان‌هایی اشاره می‌کند که پیش از او در آثار سنایی و به‌ویژه عطار آمده است. استاد بدیع‌الزمان فروزانفر در کتاب «مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی» به حدود ۳۰ داستان مشترک میان مثنوی و آثار عطار اشاره کرده است. محمدرضا شفیعی کدکنی نیز «منطق‌الطیر» را پس از مثنوی مولانا، بزرگترین اثر در ادبیات عرفانی می‌داند.

سفر در خلوت جان؛ روایتی از روزگار عطار نیشابوری

عطار بیشترین آثار خود را در قالب مثنوی سروده است و از اثرگذاران اصلی در این حوزه به شمار می‌آید. او همچنین در تحول غزل عرفانی فارسی نقشی بنیادین داشته است؛ چنان‌که در غزل‌های او نوعی روایتگری از تحولات روحی و عرفانی به چشم می‌خورد. ویژگی برجسته غزل‌هایش در آن است که میان ساختار و معنا توازن برقرار کرده است و از اصطلاحات پیچیده عرفانی پرهیز می‌کند تا تجربه شخصی‌اش را بی‌پیرایه منتقل سازد.

در اندیشه او، عشق و خرابات و در نهایت، معرفت الهی، شالوده همه مفاهیم است. عارفانی چون عطار نه‌تنها از نظر اندیشه، بلکه در سبک زندگی و گفتار با جریان غالب جامعه متفاوت بودند و همین امر در آثار آنان نمایان است.

آشنایی جهانیان با عطار از سده ۱۹ میلادی آغاز شد. منظومه «پندنامه» (که نسبت آن به عطار محل تردید است) نخستین اثری بود که مورد توجه قرار گرفت. افرادی چون «فن اشتوئرمر»، «سیلوس دوساسی» و شاگردش «ژوزف الیدور گارسن دوتاسی» بخش‌هایی از آثار او را ترجمه کردند. «ادوارد فیتز جرالد»، «کارمارگرت اسمیت»، «اریک هرملین»، «جان ا. بویل»، «ایزابل دوگاستینه» و اخیراً «لیلی انور و مایکل بری» نیز در شناساندن آثار عطار به غرب نقش داشته‌اند.

از جمله اقداماتی که می‌تواند در معرفی عطار و نیشابور مؤثر باشد، برگزاری رویدادهای بین‌المللی با محوریت این شاعر بزرگ است؛ البته لازمه این امر، مشارکت دانشگاه‌ها به‌ویژه گروه‌های زبان و ادبیات فارسی در خراسان است. همچنین ترجمه آثار عطار به زبان‌های زنده دنیا باید گسترش یابد. هرچند تاکنون تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته، اما این کوشش‌ها کافی نبوده است. تدریس منطق‌الطیر در مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی، فرصت مغتنمی برای آشنایی نسل جوان با شخصیت و آثار این شاعر بی‌همتاست؛ چرا که پیوند میان فرهنگ، عرفان، و هویت ملی ایرانیان، در آثار عطار به‌زیبایی متجلی شده است.

سفر در خلوت جان؛ روایتی از روزگار عطار نیشابوری

در زمانی که ایران گرفتار حمله مغولان شده بود، عطار نیشابوری در میانه دهه هفتم زندگی‌اش قرار داشت. وقتی مغول‌ها به نیشابور حمله کردند و تعداد زیادی از مردم بی‌گناه را کشتند، یکی از غم‌انگیزترین اتفاق‌های تاریخ ایران رقم خورد. با توجه به گفته جوینی در کتاب «تاریخ جهان‌گشا»، بعد از اینکه داماد چنگیزخان به نام تغاجار در جنگ با مردم نیشابور کشته شد، مغولان به شدت خشمگین شدند و تقریباً همه مردم شهر، به‌جز تعداد کمی پیشه‌ور را کشتند. دستور داده شد که نه انسانی زنده بماند، نه حیوانی و حتی دیوارهای شهر هم ویران شوند. در همین کشتار وحشیانه، عطار نیشابوری هم جانش را از دست داد. با این حال، مرگ او باعث خاموش شدن افکار و تأثیراتش نشد.

امروزه آرامگاه او در نیشابور، کنار مقبره عمر خیام و نزدیک امام‌زاده محروق قرار دارد و به محلی برای دیدار و احترام اهل دل و علاقه‌مندان به عرفان تبدیل شده است. جایی که همچنان نام عطار زنده مانده است و یادش گرامی داشته می‌شود.

۱۸ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.